“مؤسسه فرهنگی خاتون قلم” با اهداف وسیع و گسترده در امور زنان به ویژه اهل قلم در سال 84 به ثبت رسید و رسماً فعالیت خود را آغاز کرد. در تاریخ 84/9/11 مصادف با میلاد حضرت معصومه (س) با حضور فرهیختگان و اندیشمندان طی مراسمی پرشور موجودیت خود را جشن گرفت.
در این مراسم اساتید و شاعرانی چون استاد حمید سبزواری، دکتر موسوی گرمارودی، سرکار خانم زهره صادقی، دکتر طاهره صفارزاده، دکتر حکیمه دبیران، دکتر پریچهر شاهسوند، خانم راضیه تجار و جمعی دیگر از فرهیختگان به ایراد سخنرانی و شعر پرداختند.
در آغاز قرائت قرآن و بعد سرود جمهوری اسلامی و بعد سیده فیروزه حافظیان شاعر، مؤسس و مدیر مسئول “خاتون قلم” به میهمانان خوش آمد گفت و از حضور مهربانان گرانقدر در مراسم تشکر کرد و گفت: ما هرگز بین زن و مرد تفاوتی جز در حیطه کمال قائل نیستیم اما حال که زن فرهیخته، ادیب، هنرمند و متعهد در امور فرهنگی و اجتماعی از بسامد بالائی برخوردار است “خاتون قلم” به دنبال گامهای دیگر عزیزان، گام مثبت دیگری را جهت انجام امور فرهنگی و اجتماعی و ارتقاء یاری به زنان به ویژه اهل قلم تکلیف خود میداند، قرآن کریم کتاب آسمانی ما نیز محدودیتی در راه رسیدن به تعالی و کسب دانش و هنر تفاوتی بین زن و مرد قائل نشده است پس بر ما واجب است که در این راه قدم برداریم آنگاه مفاد مندرج در اساسنامه را قرائت نمود. بیشتر
آشنایی با سرکار خانم سیده فیروزه حافظیان
در هند متولد شدم درخانواده ایرانی اهل فرهنگ وادب پدرم مردی عارف ودانشمند بودکه عمری راصرف خدمت به انسان ها وتحقیق درعلوم مأورایی وحکمت الهی پرداخت که دستاوردهای او دراین کشف وشهود عاید طالبان علم وعمل شد.مادرم بانویی ازخانواده فرهیخته ودارای تحصیلات عالی بود که با سپاس از خداوند سایه مهربانش برسرماست . خیلی کوچک بودم که از شهر بمبئی به مشهد نقل مکان کردیم فضای کودکی من درخانه ای قدیمی با ویژگیهای خاص صد ساله اش درختان سربه فلک کشیده حوض سنگی وحوض خانه باکاشی های رنگی وماهی های قرمز باایوان وتاقچه های محرابی مملو از گل وعطر یاس وباغچه های پراز گل مخصوصاً شمعدانی درمن شور وافر به وجود می آوردوشاید باعث بیداری قریحه ای درمن شد که حاصل آن سرودن اشعار کودکانه ای درخلوت پرنده ها وپروانه ها بود . ادامه مطلب
مصاحبه سرکار خانم سیّده فیروزه حافظیان با همشهری آنلاین به مناسبت سالروز رحلت علامه سیّد ابوالحسن حافظیان (ره)
بیست و سوم اردیبهشت، سالروز رحلت عارف واصل، علامه سیّد ابوالحسن حافظیان (ره) بود؛ عالمی کمنظیر که در کنار تمامی مقامات علمی و عملی، افتخار طراحی و نظارت بر ساخت چهارمین ضریح مطهر امام رضا (ع) را عهدهدار بوده است؛ از جمله انسانهایی که ضمن کسب فنون گوناگون با عنایت حضرات مقدس معصومین به مقامات عالی تهذیب و اخلاق نایل شده بود و شخصیتی که تمام داشتههای خدادادیاش را صرف برطرف کردن هموم مردم میکرد. ضمن بزرگداشت مقام این سالک طریق حق در این مجال کوتاه در گفتوگو با دختر بزرگوارشان سیّده (قدسیّه) فیروزه حافظیان به بررسی سبک زندگی این عارف بینظیر پرداختهایم تا شاید این نوشته چراغ راهی باشد برای کسانی که در جست و جوی راه زندگی و حرکت به سمت سعادت را گم کردهاند.پدرم در سال ۱۳۳۲هجری قمری در مشهد متولد شدند. فرزند حاج سید میرزا آقای حافظیان بودند. مادربزرگم تعریف میکردند که وقتی به چشمان پدرم که چند روزه بودند نگاه میکردند عقل و بزرگی را در آنها میدیدند. بعدها پدرم وقتی بزرگتر میشوند به مادرشان میگویند: «بیبیجان شما وقتی که مرا در گهواره تکان میدادید یک تکه از موهایم باد میخورد روی صورتم میافتاد و به چشمام میرفت و مادربزرگ به پدر میگویند که سیّد ابوالحسن آن موقع شما یکسال هم نداشتید ادامه مطلب
راهبرد شعر زن و رسانهها (مصاحبه با استاد فرزانه یاور زاده)
نشستی با استاد فرزانه یاورزاده داشتیم. خوب که به ایشان دقیق شدیم؛ دریافتیم که دقت ایشان به پرسوجوهای ما خیلی دقیق تر است! بعد دریافتیم که ایشان چهل سال از عمرشان را در حال تدریس در دانشگاه و دبیرستانها بودهاند و با روزنامه و مجلات کشور در بخشهای ادبی همکاری داشته اند طرز پاسخ معلمانه اشان را پذیرفتیم. او که در آثارش شغل معلمی را متفاوت از مشاغل دیگر میداند. تکرار میکند که: معلمی عشق است! اگر عاشق درس و کلاس نیستی این شغل را انتخاب نکن که به تو بد میگذرد! از سال 1384 از همان بدو تأسیس مؤسسه فرهنگی – ادبی خاتون قلم به مدیریت استاد ارجمند دختر خلف حضرت علامه سید ابوالحسن حافظیان (ره)، از اعضای هیأت مدیره این مؤسسه بوده است و در اجرای برنامههای آن از جمله تالیف کتاب حافظ اسرار در بررسی مقالهها و ویرایش مطالب فعالیّت مستقیم داشته است. ادامه مطلب
مروری بر زندگی و آثار طاهره صفارزاده به مناسبت سالروز درگذشتش
دکتر طاهره صفارزاده، شاعر، نویسنده، نظریه پرداز، محقق، مترجم و استاد دانشگاه، در روز ۲۷ آبان ، سال ۱۳۱۵ در سیرجان به دنیا آمد. او در شش سالگی تجوید، قرائت و حفظ قرآن را در مکتب محل آموخت. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را نیز در کرمان گذراند. وی نخستین شعرش را به نام «بینوا و زمستان» در سیزده سالگی سرود که در روزنامه دیواری مدرسه ثبت شدو اولین جایزه همان شعر را که یک جلد دیوان جامی بود، به پیشنهاد استاد باستانی پاریزی (دبیر دبیرستان بهمنیار) از رئیس آموزش و پرورش استان دریافت کرد. وی پس از کسب مدرک لیسانس در رشته ی زبان و ادبیات فارسی برای ادامه ی تحصیل به خارج از کشور رفت. در بازگشت صفارزاده به کشور، به سبب روشنگری های سیاسی او در ایران و خارج، مشکلاتی برای استخدامش وجود داشت، ولی چون در کارنامه اش از ۴۸ واحد درسی، هشت واحد ترجمه ثبت شده بود و گروه های زبان از کمبود استاد ترجمه برای رشته های زبان خارجی گله مند بودند، در سال ۱۳۴۹ مقامات آن زمان با استخدام او در دانشگاه ملی (شهید بهشتی) موافقت کردند. ادامه مطلب