نشستی با استاد فرزانه یاورزاده داشتیم.
خوب که به ایشان دقیق شدیم؛ دریافتیم که دقت ایشان به پرسوجوهای ما خیلی دقیق تر است!
بعد دریافتیم که ایشان چهل سال از عمرشان را در حال تدریس در دانشگاه و دبیرستانها بودهاند و با روزنامه و مجلات کشور در بخشهای ادبی همکاری داشته اند طرز پاسخ معلمانه اشان را پذیرفتیم.
او که در آثارش شغل معلمی را متفاوت از مشاغل دیگر میداند.
تکرار میکند که: معلمی عشق است!
اگر عاشق درس و کلاس نیستی این شغل را انتخاب نکن که به تو بد میگذرد!
از سال ۱۳۸۴ از همان بدو تأسیس مؤسسه فرهنگی – ادبی خاتون قلم به مدیریت استاد ارجمند دختر خلف حضرت علامه سید ابوالحسن حافظیان (ره)، از اعضای هیأت مدیره این مؤسسه بوده است و در اجرای برنامههای آن از جمله تالیف کتاب حافظ اسرار در بررسی مقالهها و ویرایش مطالب فعالیّت مستقیم داشته است.
– خودتان سرودید که:
اهل لاهیجانم!
این بهشت گیلان!
یک طرف مزرعه چائیکار!
یک طرف مزرعه شالی زار …
– چند سال است که در تهران به سر میبرید؟
از سال ۱۳۴۴ که در آزمون سراسری دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات فارسی پذیرفته شدم!
– تا کدام مقطع ادامه تحصیل دادید؟
تا کارشناسی ارشد
– بعد از فارغ التحصیل شدن چه شغلی را انتخاب کردید؟
معلمیرا
– چرا؟
دوست داشتم بیشتر بدانم! باور داشتم که آدم با یاد دادن، بیشتر یاد میگیرد!
– سرودههایتان را در چند عنوان به چاپ رساندهاید؟
در کتابهای: تا خاطر فرزانه، کارنامه عشق، حدیت شمع، مهر پایدار، کلیّات گلواژه های باورم، اشک دل، فیروزه چین و دیوان غزلیات که در تمهید چاپ آن هستم.
– تاثیرپذیری شما بیشتر از کدام شاعران و ادیبان بزرگ ادب پارسی است؟
غزلیات مولوی، حافظ و شعرای بزرگ پیرو آنان
– نظر شما درباره شعر معاصر به ویژه زنان شاعر معاصر چیست؟
بسیاری از زنان شاعر در زمینه شعر استادند چون خانم پروین اعتصامی، طاهره صفارزاده و سیمین بهبهانی و بسیاری دیگر
– آیا از استقبال جامعه فرهنگ از آثار زنان شاعر راضی هستید؟
باید بگویم: خیر!
– دلیلش چیست؟ مختصر بگوئید!
تشویق و تهییج فرهنگی در ارائه شعر معاصر وجود ندارد! در رسانههای داخلی شاعران و نویسندگان فرای مرز بیشتر مطرح هستند و بیشتر از اهالی ادب، هنرپیشههای هالیوود و فوتبالیستهای فرای مرز ایران تعریف میشوند!
شما در طرح جدولها که امروز عرضه میشوند؛ دقت کنید! چند زن شاعر و استاد ادب مورد پرسش قرار میگیرند؟
و در کانالهای مجازی چند نمونه از سرودههای این زنان را میخوانید؟! اینها موجب ذوق زدگی شاعران جوان میشود! یکی از این شاعران به من گفت: مثل این که اول باید ترا بشناسند تا معرفی شوی در حالی که باید اول معرفی شوی تا شناخته گردی!
– پیداست دل پری از این حیث دارید!
بله! چون خواندهام که چگونه شعرای بزرگ بر مسند استادی نشستند؟
– چگونه نشستند؟
با تشویق و تهییج و نقد متعارف و پیش برنده!
– در آخر این نشست از شما میخواهیم که شعر خوب را تعریف کنید!
شعر خوب با رعایت قوانین و موازین شعر کلاسیک و شعر نو، آن است که به دل بنشیند!
زمانی به دل مینشیند که از دل برآید!
– چند بیت از سروده های به قول خودتان از دل برآمدهاتان را برای ما بخوانید!
من به عالم گوهر جانپرورم! من مادرم!
چون صدف پروردگار گوهرم! من مادرم!
از میان آدم و عالم خداوند جهان
بر نهد بار عطا بر پیکرم! من مادرم!
میتپد نبض حیات عشق، در رگهای من
اندر این معنی ز عالم برترم! من مادرم!
شور هستی، عشق همسر، مهر فرزند عزیز
میدهد گلواژههای باورم! من مادرم!
(گلواژههای باورم، ص ۳۴۱)
– در پایان میخواهیم از باورهایتان به حضرت علامه سید ابوالحسن حافظیان بگوئید چون در ویرایش کتاب حافظ اسرار فعالیت مستقیم داشتهاید و در ضمن در این کتاب مقالهای هم دارید!
من حضرت علامه را از حد سیزده چهارده سال پیش با آشنایی اتفاقی با دختر خلفشان خانم استاد سیده فیروزه حافظیان شناختم.
در نشستها و همایشهایی که در دفتر خاتون قلم که بنیانگذارش استاد خانم سیده فیروزه حافظیان هستند به کرامات معجزهوارشان پی بردم.
در بعضی از این نشستها خاتون مکرّمه حضرت علامه زنده یاد خانم فاطمه السلطان شریفی نیز به حاضران افتخار حضور میدادند.
در این جلسه تمام حاضران باور میکردند که شخصیت اعتقادی و عرفانی این بانوی پر ابهت نیز بسیار تاثیرگذار و آموزنده است.
این خانم بزرگوار خود نیز دقت بارزی به حاضران جلسه داشتند که برخی پرسشهایشان از حاضران این امر را ثابت میکرد.
امیدوارم که با فراخوانها و تشکیل همایشها و شرکت رسانههای داخلی در آن، حضرت علامه و آل پرکرامتشان؛ بیشتر مورد شناخت درخور مردم خاصه جوانان قرار گیرند.