در چند سال اخیر توجه و استقبال از شعر معاصر به فراموشى سپرده شده است. این فراموشى شامل حال اصحاب قلم و شاعران است. مردم کتاب نمى خوانند، کتاب نمى خرند و عوامل گوناگونى موجبات چنین وضعیتى است. در این میان شعر بیشتر از سایر آثار ادبى دیگر مورد بى مهرى قرار گرفته است. گویا شعرهاى معاصر ذائقه پسند نیستند و تأسفبار آنکه شعرهاى زنان معاصر که چندان شناخته شده نیستند. نمى دانیم شاعران زن معاصر کجا هستند؟ آیا براى کشور ما که کشور شعر و شاعریست شایسته است که زنان شاعرش اینگونه ناشناس بمانند و شعرهایشان اینگونه مورد کم لطفى قرار گیرد. درباره شاعران زن معاصر و جایگاه آنان در کشور با فیروزه حافظیان گفت وگو کرده ایم که مى خوانید.
خانم حافظیان، چرا زنان شاعر معاصر کشور ما درخششى ندارند و جامعه از وجود زنان شاعر معاصر اطلاعى ندارد. آنها را نمى شناسند و شعرهایشان با اقبال مواجه نشده است؟
واقعاً اینطور نیست ما شاعران زن خوبى داریم . در دو دهه بعد از انقلاب اسلامى و حالا که وارد دهه سوم شده ایم با شاعران زنى مواجه شده ایم که شعرهایشان فوق العاده است اما متأسفانه ناشناخته مانده اند. کم اقبالى و ناآشنایى مردم با این شاعران فقط مربوط به زنان نیست. به طور کلى در سالهاى اخیر شعر معاصر ما با کمبود مخاطب و بى اقبالى مواجه شده است. چند سال پیش که به کانادا رفته بودم محفل شعرى توسط شاعران و نویسندگان ایرانى در یکى از دانشگاههاى آنجا برپا شده بود. من شعرهایم را خواندم و کسانى که ایرانى نبودند بسیار تعجب کردند، آنها تصور مى کردند بعد از انقلاب اسلامى هیچ شاعر زنى در ایران وجود ندارد. در حالى که اینگونه نیست و این قضاوت براى ما شاعران بویژه زنان شاعر بسیار دردناک است. ناشناس ماندن شاعران زن به ۲ دلیل برمى گردد. اولین علت اینکه مردم علاقه چندانى به مطالعه بویژه کتابهاى شعر ندارند. علت بعدى به رسانه ها مربوط است. رسانه ها و همچنین صدا و سیما درباره شعر و شاعران کوتاهى کرده اند و مى کنند. در هیچ یک از برنامه هاى مربوط به شعر و شاعرى ندیده ام که یکى از مسؤولان صدا و سیما حضور داشته باشند.
اگر مخاطبان با شعر معناگرا و پربارى مواجه باشند شاعرش را دنبال مى کنند و اینگونه با رکود مواجه نمى شویم.
با نظر شما موافقم. اینگونه نیست که هر کس ۲ بیت شعر سرود، شاعر قوى است اما این فرد، با احساس است و باید به احساسش ارج بگذاریم. همه مى توانند شعر بگویند، کتابشان را چاپ کنند و این مردم و مخاطبان هستند که انتخاب مى کنند و شعر قوى و ضعیف را از هم تشخیص مى دهند. اما شاعر چگونه مى تواند مخاطب پیدا کند. شاعر در شهرى به جز تهران وقتى کتابش را با ۲ هزار تیراژ چاپ مى کند چگونه مى تواند مطرح شود. اما رسانه ها نیز نباید کوتاهى کنند. ما در سرزمین فرهنگ و ادب زندگى مى کنیم و باید به شاعران ارزش بدهیم.
علاوه بر کمبود مخاطب و مسأله بى اقبالى رسانه ها که مطرح کردید، ما در حال حاضر منتقدان حرفه اى شعر بویژه درباره شعر زنان نداریم.
من منتقد نیستم. من پژوهشگر و شاعرم و از دیدگاه خودم مى گویم که ما شاعر زن خوب داریم. اما شعرهاى معاصر زنان را باید منتقدان نقد کنند. اما ما با کمبود منتقد هم مواجه هستیم و بسیارى از آثار نقد نمى شود. نقد همیشه سازنده است و موجب بالندگى زنان شاعر مى شود. متأسفانه نبود نقد سازنده، کمبود مخاطب و ناشناس ماندن زنان شاعر به شعر معاصر ما آسیب رسانده است.
خانم سیمین بهبهانى و طاهر صفارزاده از شاعران زن پیشکسوت کشور ما هستند که تأثیرات بسیارى بر ادبیات گذاشته اند. علاوه بر این شاعران چه کسانى را مى توان نام برد.ما به این دو شاعر خوب کشورمان افتخار مى کنیم اشعار خانم صفارزاده بسیار تأثیرگذار است اما طاهره رضازاده از مشهد، سیمین دخت وحیدى، آزیتا قهرمان و مرحومه خانم نظام شهیدى شاعران جوانى هستند که برخى از اشعارشان فوق العاده است اما فقط برخى از این شاعران شعرهایشان را چاپ کرده اند، آن هم در تیراژ اندک. در حالى که شاعران زن معاصر داراى تفکرات بسیار غنى و نابى هستند.
واقعاً علت اصلى اینکه شاعران زن ما نمى توانند در مجامع ادبى بدرخشند یا امکاناتى ندارند که کتاب خود را چاپ کنند چیست؟
مسأله دردناکى که بسیارى از شاعران بویژه زنان شاعر با آن دست به گریبان هستند، مسائل مادى است. شاعرى که با مسائل مادى و معیشتى کلنجار مى رود به مرور زمان پویایى خود را از دست مى دهد. شاعرى که دغدغه نان دارد چگونه مى تواند تفکرات و احساساتش را پرورش دهد. قلم داراى ارزش زیادى است در قرآن داریم «ن والقلم» بنابراین نباید این قلم بى ارزش شود. حضرت محمد در جایى فرموده است: «مرکب قلم دانایان برتر از خون شهیدان است». یک شاعر با قلم خود مى تواند بر جمعیتى تأثیرگذار باشد بنابراین حیف است که این تفکرات ناب به دنیا نیامده بمیرند.
زنان شاعر معاصر در چه سبک ها و قالب هایى شعر مى گویند؟
در غزل و شعر نو پیشگام هستند. البته غزل هایى که توسط زنان شاعر گفته مى شود داراى زبان و تفکر نو و جدیدى است. در مثنوى چندان موفق نیستند.
شما بیشتر مثنوى مى گویید؟
بله. من شعر نو و مثنوى مى گویم که بلندترین مثنوى که گفته ام «من کجایم راه را گم کرده ام» است.
در پژوهش هایى که انجام داده اید زبان زنان شاعر را از چه جنسى دیدید؟
زنان شاعر ما از جامعه تأثیر مى پذیرند. از جنگ و شهادت، عرفان و ایثار، حس مادرى. اما در حال حاضر شعرها منحصر به چاردیوارى تفکر یک زن نیست. زنان شاعر ما فقط از خود، دردهاى خود سخن نمى گویند. مسائل اجتماعى، مذهبى و آیینى، عاشقانه سرایى نیز به وضوح در شعر شاعران زن معاصر ما دیده مى شود.
ویژگى خاص شعرها چیست؟
زنان شاعر معاصر کشور ما داراى ظرافت فکرى هستند. نگرش ظریفشان به روزمرگى، احساس مادرانه داشتن، ژرف نگرى خاص، آنها را متمایز مى کند. وقتى ما شعرى را مى خوانیم، مى فهمیم که سراینده اش یک زن است، ببینید پروین اعتصامى شاعر والامقامى بوده است که شعرهاى اجتماعى، آموزشى و انسانى گفته است. اما موقعیت فروغ فرخزاد متفاوت است شعرهاى فرخزاد بسیار ظریف و زنانه است. در شعر ایمان بیاوریم به آغاز فصلى سرد، درد یک زن ایرانى مطرح شده است. در دو دهه اخیر نیز زنان شاعر به تحولات اجتماعى، انسانى توجه داشته اند و دارند اما با نوعى ژرف نگرى که کاملاً مشخص است که شاعر این شعرها زن است.
تا چه میزان زنان شاعر معاصر از قرآن الهام و تأثیر پذیرفته اند؟
فروغ فرخزاد ناآگاهانه از قرآن تأثیر گرفته است. در یکى از شعرهایش از «اذالشمس الکورت» یاد مى کند. شعرهاى خانم صفارزاده هم الهام گرفته از قرآن است. من بسیارى از شاعران جوان را دیده ام که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از قرآن الهام گرفته اند.
ظاهراً مدتى است که به شعر آیینى توجه خاص شده است و برخى از منتقدان آن را تک بعدى قلمداد مى کنند.
شعر یک زمان لطیف برخاسته از احساس عارفانه و عاشقانه است که تأثیر گرفته از محیط، اعتقادات و فضاى فکرى شاعر است که به زیباترین بیان به مخاطب ارائه مى شود. شعر آیینى یا همان شعر مذهبى یک واقعیت تاریخى است. به سادگى در اشعار فردوسى، مولوى، نظامى، سعدى و حافظ متجلى است. وقتى ما تاریخ شعر فارسى از فردوسى، سعدى، حافظ، نظامى، پروین اعتصامى، سپهرى، موسوى گرمارودى و خانم صفارزاده را مى بینیم، آن را در یک فرایند تاریخى و یک پروسه تکامل اجتماعى انسان ارزیابى مى کنیم. این اشعار راهگشاى بشر هستند و اهداف انسانى هیچ تفاوتى با اهداف آیینى و مذهبى ندارد. شاعر در بعضى مواقع با عرفان و مذهب گره مى خورد و اینگونه شعر گفتن تک بعدى شاعر را ثابت نمى کند و اینگونه نیست. آیا شاعرى مى تواند از ایثار و شهادتى که در کربلا شده تأثیر نپذیرد و شعر نگوید. در حالى که شاید تربیت مذهبى هم نداشته باشد. بنابراین شاعر باید به تمامى چیزها سرک بکشد، از همه چیز تأثیرپذیرد و ژرف نگر باشد و نگرش هاى هرز و باطل را به دور بریزد.
شما مدیر مؤسسه خاتون قلم هستید که آذرماه افتتاح شده است. از انگیزه هاى تأسیس این مؤسسه ادبى نیز شناسایى زنان شاعر و پرورش دادن جوانان این عرصه است. چه برنامه هایى دارید؟
این مؤسسه خصوصى است اما از سوى وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامى، حوزه هنرى، سازمان تبلیغات اسلامى حمایت مى شود. ما درصدد بودیم مکانى را براى رشد و نمو کلیه شاعران و اصحاب قلم فراهم کنیم و فقط به زنان تهران محدود نمى شود. ما سعى داریم از اقصى نقاط ایران زنان شاعر را شناسایى کنیم. آنها را پرورش دهیم و حمایتشان کنیم و تا آنجا که ممکن است امکاناتى در اختیار آنها قرار دهیم و تا الآن که بیش از یک ماه از افتتاح این مؤسسه مى گذرد قدم هاى خوبى برداشته شده است. زنان شاعر و جوانان علاقه مند باید با این مؤسسه ارتباط برقرار کنند تا کاستى ها و بى اقبالى هایى که نسبت به زنان شاعر و جوانان شده است جبران گردد.
شما در حال حاضر جلد دوم کتاب دو دهه شعر زن در ایران را به دست ناشر سپرده اید در جلد دوم به چه شاعرانى پرداخته اید؟
من در سال ۷۷ کتاب دو دهه شعر زن در ایران را نوشتم که مشتمل بر زندگینامه و اشعار ۲۴ زن شاعر معاصر بود. در جلد دوم این کتاب به باقى شاعرانى که عنوان نشده اند همچنین شاعران دهه سوم پرداخته ام و با پژوهش هایى که در این سالها داشته ام موفق به شناسایى زنان شاعرى شده ام که در شهرهاى کوچک ناشناس مانده اند و شعرهاى فوق العاده اى دارند. در این کتاب آنها را معرفى کرده ام. این کتاب با نام از عاشقانه ترین سرزمین ها به بازار مى آید، امیدوارم با نوشتن این کتاب و اقداماتى که در مؤسسه خاتون قلم انجام خواهد گرفت، زنان شاعر معاصر را به جامعه معرفى کنیم.
گفت وگو با فیروزه حافظیان شاعره، پژوهشگر و مدیر مؤسسه خاتون قلم
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1021778
magiran.com > روزنامه ایران > شماره ۳۴۳۳ ۱۶/۱/۸۵ > صفحه ۱۶ (گفت و گو) > متن
لیلا سعادتى